خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: دعوای میان یک پدیده قدیمی با یک پدیده مدرن و نوظهور همیشه و در همه دورهها وجود داشته است و همیشه هم طرفداران هرکدام از این دستهها با یکدیگر بگو مگو داشتهاند؛ یکی از نام آشناترین این تقابلها تقابل میان سنت و مدرنیته است که از سالها قبل در همه جای دنیا و ایران هم مطرح بوده و به نظر میرسد پایانی برای این جنجالها نیست چون هیچکدام از این دوگانهها قابل حذف نیستند و هرکدام در مسیر خود در حال زیست هستند. جنجالی که اخیراً پس از استعفای یکی از مسئولان وزارت بهداشت پیش آمد مبنی بر اینکه دستهای از مسئولان معتقد به طب سنتی هستند و برخی خیر هم شاید بتوان به نوعی از جنس همین تقابلهای تاریخی دانست، اگرچه به نظر میرسد این دعوا همیشه در وزارت بهداشت وجود داشته و انگار هر از گاهی به واسطه یک اتفاق علنی و رسانهای میشود. این بار اما کرونا باعث شد بار دیگر این بحث قدیمی مطرح شود و مخالفان و موافقان هر طیف هم نظرات خود را ارائه دهند. با این حال به نظر میرسد راه حل منطقی جنجال پیش آمده این است که این طب سنتی و مدرن را مقابل یکدیگر ندانیم و با توجه به اینکه هردو جریان قانونی هستند به مسیر خود ادامه دهند و کار خودشان را بکنند. به بهانه مطرح شدن مجدد بحث در خصوص پزشکی مدرن و طب سنتی و ریشههای نظری و علمی آن با سیدمهدی ناظمی قره باغ، پژوهشگر و مدرس فلسفه رفتیم و با او در این باره گفتگو کردیم.
ناظمی گفت: اساساً اینگونه نیست که ما بگوییم دوگانهای بین طب سنتی و طب مدرن وجود دارد و جبهه بندی و جناح بندی در این باره وجود دارد. طب کلاسیک در کشور ما و سایر کشورها امکانات، تجهیزات و مجوزهای قانونی و امکانات اقتصادی را در اختیار قرار دارد و تریبونهای متعدد و بسیاری از جمله رسانه ملی در اختیار این طب قرار دارد. طب سنتی ایران، مادر طب مدرن و به نوعی تجمیع همه طبهای قبل از خودش است بنابراین شاید به نوعی بتوان گفت اگر طب سنتی نبود طب مدرن هم نبود و کلیت و جوهره طب مدرن از دل طب سنتی بیرون آمده است به دلیل همین اعتبار هم در همه جای دنیا این اجازه داده شد که طب سنتی به عنوان طب جایگزین باقی بماند. منتها در ایران از زمان رضا شاه اطبا سنتی سرکوب شدند و به زندان انداخته شدند و این روند سرکوبی تاکنون هم ادامه دارد. بعد از انقلاب فرصتی برای بازخوانی این مسئله به وجود نیامد و دوباره همان نگاه سرکوبگرانه در بدنه وزارت بهداشت شکل گرفت و تاکنون هم این نگاه حاکم است؛ این در حالیست که در کشورهایی مثل پاکستان، هند و … یک نظام قانونی و مجزا برای طب سنتی تعریف کردند تا در کنار طب رایج یا پزشکی مدرن کار خودش را بکند مثلاً در کشوری مثل آلمان افراد اگر از هر طب جایگزینی مثل طب سنتی استفاده کنند، بیمه هزینه آن را پرداخت میکند. بنابراین هردوی این طبها میتوانند وجود داشته باشند و کار خودشان را انجام بدهند.
اینگونه نیست که ما بگوییم دوگانهای بین طب سنتی و طب مدرن وجود دارد و جبهه بندی و جناح بندی در این باره وجود دارد وی افزود: در کشور ما نسبت به طب سنتی یا نگاه افراطی وجود دارد یا تفریطی، در نگاه افراطی مسئولان و سردمداران پزشکی مدرن که نگاه مبتنی بر شواهد دارند معتقدند هر طبی غیر از طب جزئینگر و شواهد بنیاد طب نیست در نگاه تفریطی اطبا سنتی هم میگویند که فقط طب سنتی قابل اعتماد است که البته در کشور ما طرفداران نگاه افراطی بیشتر است به طوری که من قاطعانه می گویم که اساتید طب سنتی هیچ استادی وجود ندارد که معتقد باشد پزشکی مدرن الکی و غیرمعتبر است. دلیل این اتفاق هم سرکوبی حدود یک قرن طب سنتی است و اینکه در این مدت خیلی از زیرشاخههای طب سنتی مثل علم نبض از بین رفته با اینکه جزو سختترین بخشهای طب سنتی است.
این پژوهشگر فلسفه ادامه داد: عمده جنجالهای اخیری که در شبکههای اجتماعی در خصوص طب سنتی راه افتاده نگاه درستی نسبت به طب سنتی ندارد و افرادی اظهار نظر میکنند که اطلاعاتشان درباره این علم کم است و فقط یک چیزی به گوششان خورده است؛ البته که اختلاف نظرهایی هم راجع به این طب وجود دارد و دو راه مختلف برای درمان هستند و اتفاقاً مناظره و تبادل نظر بین این دو علم خیلی خوب است اما اینکه طب سنتی را خرافه بدانیم غلط و دروغ است.
وی در ادامه با اشاره به اینکه به نظر من ماجراهای پیش آمده پیروی تقابل و درگیری میان طب سنتی و پزشکی مدرن دارای سه وجه است گفت: وجه علمی، ایدئولوژیک و اقتصادی. به لحاظ علمی، افرادی که طب سنتی را خرافه میدانند خودشان را نماینده علم میدانند و هرچیزی غیر از خودشان را شبه علم میدانند و رویکردشان کاملاً مستبدانه است البته این نگاه امروزه منسوخ شده ولی از قدیم هنوز در خیلیها نهادینه شده است. وجه ایدئولوژیک، به جنبه سیاسی ماجرا برمیگردد، از نظر سیاسی طرفداران پزشکی مدرن معتقدند که باید تمامی مناسبات علمی کشور توسط نهادهای غیر ایرانی تصویب و تأیید بشود. بر اساس این نگاه ما هیچگاه نمیتوانیم مستقل شویم و تصمیمگیری کنیم مثلاً در خصوص همین کرونا نگاهی مبنی بر اینکه فعالیتهای پژوهشی مستقل با نگاه به اقلیم کشور شکل بگیرد و نظام دارویی و سلامتی مبتنی بر این موارد تشکیل شود وجود ندارد در صورتیکه در کشوری مثل چین چنین اتفاقی رخ داد. نتیجه اینکه ما هرروز خبرهای موفقیتآمیز در خصوص کشف و یا ساخت یک دارو یا پیشرفت در نظام سلامت میشنویم ولی در عمل شاهد استفاده از هیچکدام اینها نیستیم و خلاصه همه نگاهها به کشورهای خارجی است و ما فقط میتوانیم همکار و خادم آنها باشیم و این بسیار آسیبزاست و نتیجه رواج چنین نگاهی را در فاجعه بیماری مثل کرونا دیدیم. صدها پروپوزال، پیشنهادات داخلی و پژوهشهای صورت گرفته که برخی از آنها هم بر اساس طب سنتی بود کشور دیده نشد و منتظر بمان ببین کشورهای دیگر چه میکنند و چه تصمیمی میگیرند. اما وجه آخر که وجه اقتصاد سیاسی است؛ به این معنا که علم پزشکی در دنیای امروز به شدت به اقتصاد گره خورده است و سود سرشاری را نصیب تاجران پزشکی میکند. بر این اساس ما بسیاری از داروها و تجهیزات پزشکی را میتوانیم در کشور تولید کنیم ولی به آنها اجازه تولید داده نشده است چون مبادلات طبی سود بسیار سرشاری برای واردکنندگان، عاملان، دلالان و … دارد. بنابراین این سود اقتصادی هم به استبداد فکری طرفداران پزشکی مدرن دامن میزند و این نگاه قدرت پیدا میکند. با اینکه در همین دوران کرونا، طب سنتی با وجود محدودیتها و امکانات کمی که داشت خیلی خوب عمل کرد. یکی از مشکلات اساسی ما در کشور این است که طب سنتی تریبون واحد و مشخصی ندارد.
علم پزشکی در دنیای امروز به شدت به اقتصاد گره خورده است و سود سرشاری را نصیب تاجران پزشکی میکند. بر این اساس ما بسیاری از داروها و تجهیزات پزشکی را میتوانیم در کشور تولید کنیم ولی به آنها اجازه تولید داده نشده است چون مبادلات طبی سود بسیار سرشاری برای واردکنندگان، عاملان، دلالان و … دارد این مدرس فلسفه اضافه کرد: الان در حال حاضر در طب سنتی یک دو دستگی ایجاد شده است؛ یک دسته طب سنتی آکادمیک که تحصیلات دانشگاهی در این حوزه دارند و اتفاقاً همین چندی پیش جزوه خوبی هم درباره کرونا تدوین و آماده کردند که تجویز نبود و حالت نسخه نداشت و فقط یکسری پیشنهاد و راهنمایی برای این بیماری است با این حال حملههایی به این جزوه شد مبنی بر اینکه این پیشنهادات جایی اثبات نشده است و نتیجه مشخص نیست درحالیکه تأثیر داروهای شیمیایی پزشکی مدرن هم هنوز جایی اثبات نشده است. دسته دوم حکمایی هستند که در این علم سرآمد هستند و این کار با کاری که عطاریهای میکنند فرق دارد چون عطار داروشناس است ولی حکیم باید به متدولوژی طب سنتی مسلط و آگاه باشد. این حکماً کمک زیادی کردند که دفتر طب ایرانی و یا دانشگاه طب سنتی تأسیس شود. نکته مهم در این میان این است که وزارت بهداشت اجازه نداده تا طب سنتی و پزشکی حکمی ما نماینده داشته باشد بنابراین این سردرگمی و بی اطلاعی پیش میآید که آیا طب سنتی همان کاریست که عطاریها میکنند و یا مثلاً طب سنتی همان استفاده از خوراکیهای سنتی یا دمنوش ها و امثال آن است یا خیر. ممکن است استفاده از چنین مواردی جزو خانواده طب سنتی باشد ولی طب سنتی اینها نیست.
ناظمی افزود: لازم است که در شرایط فعلی به صورت اضطراری یک انجمن حکمی طب سنتی داشته باشیم تا حکمای معتبر عضو آن باشند و برکار عطاریها و پیچیدن نسخههایی مشابه چیزی که الان در جامعه اتفاق میافتد نظارت کنند ضمن اینکه میتوانند یافتههای خود را به مردم اعلام کنند. البته مقدمات تشکیل چنین انجمنی در دولت قبل اتفاق افتاد ولی با روی کار آمدن دولت جدید فراموش شد با این حال در شرایط فعلی که کل کشور درگیر بیماری کروناست فرصت بسیار خوبی برای تشکیل چنین انجمنی است. توصیههایی که این روزها راجع به استفاده از یکسری خوراکیها در بین مردم نقل میشود بازگویی تجربههای افراد است و ربطی به طب سنتی ندارد. هرنوع استفادهای از داروی گیاهی مورد تائید طب سنتی نیست. طب سنتی تعرضی به پزشکی مدرن ندارد با اینکه از لحاظ مبنایی تفاوتها و اختلافهایی هم باهم دارند ولی طب سنتی هیچگاه نمیتواند صد در صد دانشگاهی و تابع پزشکی کلاسیک شود خیلی خوب است که یک نفر هم طب سنتی بداند و هم طب کلاسیک.
وی در پایان بیان کرد: افرادی که مخالف سفت و سخت طب سنتی هستند مدرنیستهای کلاسیک جهان سومی هستند به این شکل که اگر با آنها مخالفتی کنید عصبانی میشود و به خودشان اجازه میدهند راجع به همه چیز نظر بدهند و خودشان را داعیه دار علم بدانند در حالی که حتی یک جزوه راجع به طب سنتی نخواندند. طب سنتی بازخوانی سنت است و سعی دارد تا تعاملی بین طب قدیم و طب جدید برقرار کند بنابراین واژه سنتی در این عبارت به معنی قدیمی بودن نیست.
https://rooydadejadid.ir/?p=24417