در روزهایی که شنیدن لفظ جنگ و هرآنچه تداعیگر آن است، روح هر انسانی را به درد میآورد و آدمی را وا میدارد که از بانیان هر جنگی در هر نقطه از جهان بیزاری بجوید، یاد و خاطرهی رشادت بیبدیل فرزندان سرافرازِ ایرانِ سربلند، یکایک ایرانیان را به جوش و خروش میآورد. چرا که آنانی که فداکارانه جان عزیز خود را بر کف دست گرفتند، نه دلباختگان خون و گلوله، که عاشقان زندگی بودند.
به گزارش تجارت گردان به نقل از روابط عمومی شرکت پرداخت نوین، زنان و مردانی که امیدوار به فرداهای روشن، هر یک به دنبال پیشرفت و اقتدار کشور خود بودند و یکباره با حملهی اهریمنی مواجه شدند که چشم طمع به خاک وطنشان دوخته بود. پس چاره چه بود، جز پوشیدن رزمجامه و نبرد با خونخواری خودکامه؟
و اینگونه بود که پیر و جوان، کشاورز و کارگر، پزشک و مهندس، استاد و دانشجو، معلم و محصل، هرکدام کار اصلی خود را به کناری نهاده و سر از جبههها درآوردند تا در مقدسترین دفاع تاریخ، از وطن خود دفاع کنند.
براستی ما چه میتوانیم بگوییم که تکراری نباشد و خامی کلام ما، خاطرات آن حماسهی یگانه را ملالآور نسازد؟ چه بگوییم از شهیدانی که هرکدام انسانی بودند همچون ما، با فهرستی بلند از اهداف و آرزوها، اما در لحظهای حساس، تصمیمی سرنوشتساز گرفتند و مرزهای انسانیت را ارتقا بخشیدند. هرآنچه بگوییم، ناکامل است و نارسا. به یاد این بیت شیخ اجل، سعدی میافتم که؛
من در همه قولها فصیحم
در وصفِ شمایلِ تو اَخرَس
و به راستی که ما چه بیشرمیم اگر با تمام وجود، ممنون این بزرگان نباشیم و بابت داشتنشان، سر به سجود بر نداریم.
https://rooydadejadid.ir/?p=23288