به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «فرهاد مجیدی از چندی پیش اعلام کرده بود برای ادامه فصل از یک مشاور ایتالیایی در کنار خودش استفاده خواهد کرد. از همان زمان گمانهزنیها در مورد این که او کیست و چه رزومهای دارد داغ شد اما نهایتا خود سرمربی استقلال نام همکار جدیدش را اعلام کرد. او «گابریل پین» است؛ یک مربی ۵۹ ساله که سابقه بازی در خط میانی یوونتوس را دارد. پین بعد از بازنشستگی به مدت ۹ سال مربی پارما و فیورنتینا بوده و در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ هم روی نیمکت تیم ملی ایتالیا کنار دست چزاره پراندلی نشسته است.
او بعدتر کار در تیمهای گالاتاسرای، والنسیا، النصر و جنوا را تجربه کرد و حالا هم از سوی فرهاد مجیدی دعوت به همکاری شده است. استقلالیها سر داستان استراماچونی خاطرات خوشی از مربی ایتالیایی دارند و عمدتا نسبت به این انتخاب هم ابراز خوشبینی کردهاند. گابریل پین همین روزها به تهران سفر میکند و بهزودی کارش را در استقلال شروع خواهد کرد. با این حال نکته حائز اهمیت این است که از او به عنوان «مشاور» نام برده میشود، نه مربی یا دستیار. چرا؟ چون در لیگ ایران همچنان قانون منع جذب مربی و بازیکن خارجی اجرا میشود.
صورت ماجرا کاملا روشن است. مرد ایتالیایی تمامی مسئولیتهای یک مربی را بر عهده خواهد داشت و مطابق با همین شرح وظایف هم دستمزد میگیرد اما حق حضور روی نیمکت را ندارد. این به وضوح در حکم دورزدن قانون است. نه این که در این مطلب قصد انتقاد از فرهاد مجیدی را داشته باشیم. اتفاقا انگیزه او برای دانشافزایی و بالابردن توان فنی نیمکت آبیها قابل تقدیر است. با این همه پرسش اینجاست که چرا ما باید در فوتبال حرفهای و مدرن دنیا، چنین قوانین محدودکنندهای داشته باشیم؟ چرا یک مربی باید به ایران بیاید و دستمزد کامل بگیرد اما از حضور روی نیمکت محروم باشد؟ اصلا فرض کنیم از این به بعد همین رویه جذب مشاور به جای مربی خارجی باب شود. چه کسی میتواند باشگاهها را از چنین رویکردی منع کند؟ در نتیجه پول باشگاههای ما هزینه خواهد شد اما نمیتوانیم از تمام پتانسیل متخصصان وارداتی سود ببریم. آیا این غمانگیز نیست؟
مدیران جدید فدراسیون فوتبال بهتازگی اعلام کردهاند قانون منع جذب خارجیها برای فصل بعد از میان برداشته خواهد شد. در خبر اعلامشده از سوی خود باشگاه استقلال هم به این موضوع اشاره شده و گفتهاند گابریل پین از ابتدای لیگ بیستویکم روی نیمکت آبیها خواهد نشست. این مساله نشان میدهد مسئولان فوتبال ایران به عیوب قانون مورد نظر پی بردهاند. حتی پیش از این که مجیدی با ترفند «مشاور»خواندن مربی خارجی این قانون را دور بزند، باگهای دیگری هم وجود داشت. مثل این که باشگاههای داخلی میتوانستند از مربیان ایرانیتبار مثل آلکس نوری استفاده کنند ولو اگر آنها دستمزد دلاری بالا بگیرند. به هر جهت بار دیگر ثابت شد قوانین منحصرکننده سودبخش نیستند. لازم است که از خارجیها در فوتبال ایران استفاده شود اما جلوی دلالیهای سیاه باید گرفته شود. تصویب چنین قوانینی صرفا در حکم پاککردن صورت مساله است.»
انتهای پیام