بر اساس تعریف سازمان بینالمللی همکاری و توسعهی اقتصادی، «حاکمیت شرکتی مجموعهای از روابط بین مدیریت شرکت، هیئتمدیره آن، سهامداران و سایر ذینفعان است.» در واقع این مفهوم بیانگر آن است که هر شرکت و سازمان دارای نظامی ست که با آن کنترل و هدایت میشود. با توجه به گستردگی کسبوکارها در قرن بیستویکم، حاکمیت شرکتی به یکی از مفاهیم مهم مدیریت استراتژیک سازمانها و شرکتهای تجاری تبدیل شده است و یکی از سنجههای کلیدی برای مقایسه عملکرد، توجه به میزان مطلوبیت و کیفیت استقرار این سیستم در بنگاههاست.