خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: مقوله و مساله «فرهنگ» از ارکان مهم هر جامعهای بهشمار میآید. حوزهای که اندیشهها، باورها، ارزشها، عقاید و به طور کل طریق سیر و سلوک انسانها در هر جامعهای را دربر میگیرد. فرهنگ یکی از سه رکن اصلی ساخت جامعه در کنار سیاست و اقتصاد است.بویژه که در دو سه قرن اخیر با تحولات عمیق، گسترده و شتابان جوامع بشری بر گستره فرهنگ افزوده شده و هم، لاجرم اهمیت این حوزه فزونی یافته است.
نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، ساختار سیاسی مدرنی است که بر پایه دین و مبتنی بر آموزههای دینی شکل گرفته است. فرهنگ یکی از مؤلفههای اساسی دین و یا به عبارتی اساس دین است، چرا که معطوف به نظامهای ارزشی است. مهمترین دغدغه انقلابیون ایران که به رهبری امام خمینی (ره) توانستند بر رژیم گذشته پیروز شده و حکومت را در دست بگیرند، نیز در حوزههای فرهنگ بود و بعدها نیز بسیاری نظام جمهوری اسلامی را نظامی مبتنی بر فرهنگ خواندهاند. همچنین درر اصل نخست قانون اساسی جمهوری اسلامی هم که ویژگیهای نظام مقدس جمهوری اسلامی بیان شده، ارزشهای فرهنگی و اعتقادی و زمینههای فرهنگی و علمی مورد نظر قرار گرفتهاند.
دو مؤلفه فرهنگ و توسعه نسبت مستقیمی باهم دارد و به همین دلیل نیز بسیاری از کشورهای جهان هر ساله حجم عمدهای از بودجههای سالانه خود را به مساله فرهنگ و صنایع فرهنگی اختصاص میدهند. دولت ایران نیز تقریباً همین روند را پیش گرفته و از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین نهادهای دیگر که خارج از ساختار این وزارتخانه هستند، بودجههایی را در زمینه فرهنگ هزینه میکند. درباره سازوکار و روش تخصیص این بودجه با حبیبالله معظمی گودرزی به گفتوگو نشستیم. وی در حوزه مطالعات راهبردی فرهنگ پژوهشهای مهمی را انجام داده که «کنکاشی در بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» از آن جمله است. «فساد در رسانهها» و «زشت و زیبای پدیده ویکی لیکس» نیز از جمله ترجمههای منتشر شده اوست.
ما از زمره جوامعی هستیم که فقط در حوزه تئوریک برای فرهنگ احترام قائلیم و در حوزه عمل توجه چندانی به مقوله فرهنگ نداریم حبیبالله معظمی گودرزی درباره نسبت فرهنگ با مقوله توسعه به مهر گفت: در مورد نسبت فرهنگ با جامعه که توسعه و رشد مادی و معنوی جامعه را موجب خواهد شد، شکی نیست و کتابهای مهم و متنوعی هم در این موضوع منتشر شده است. به هر حال فرهنگ نگاه ارزشی و باورها و آمال و آرزوهای فکری و جهتی جامعه را شکل میدهد.
وی افزود: در جوامع مختلف نوع استفاده از فرهنگ و نوع خدمت به فرهنگ متفاوت است. ما نیز در زمره جوامعی هستیم که فقط در حوزه تئوریک برای فرهنگ احترام قائلیم و در حوزه عمل توجه چندانی به مقوله فرهنگ نداریم. دلایل این امر بسیار است و در حوصله این مجال اندک نمیگنجد، اما متأسفانه یکی از نمودهای این بیتوجهی در حوزه عمل در نظام تخصیص بودجه خود را نشان میدهد. به عبارتی در حوزه عمل به آن نسبت که درباره فرهنگ لفاظی میشود، کار و توجه چندانی را شاهد نیستیم. این در صورتی است که فرهنگ همانطور که اشاره شد نقش بلامنازعی در توسعه دارد.
شرایط خاص، بلای جان فرهنگ
معظمی گودرزی ادامه داد: واقعیت این است که کشور ما شرایط خاصی دارد. ما چهار دهه است که مشغول مبارزهایم و بالطبع تحت تحریم دشمنانمان قرار داریم. هرچند این توجیهی برای بیتوجهی به فرهنگ نیست، اما تابحال عامل تأثیرگذاری بوده است. با این اوصاف طبیعی است که در هنگام تدوین بودجههای سالیانه کشور، رقمها به سمت اداره معیشت مردم سوق پیدا کند و در مواردی هم اندک رقمهای تعیین شده نیز با همین توجه شرایط سخت ادا نمیشوند. حتی عدم برخورداری «فرهنگ» از ردیف ثابت یارانه هم وجود دارد.
نویسنده کتاب «کنکاشی در بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» اضافه کرد: بنابراین به دلیل تحریمها ما هیچگاه شرایط با ثباتی نداشتهایم که بهانه از دست مدیران و سیاست گذاران برای آن توجیهات گرفته شود. به همین دلیل نیز حق فرهنگ هیچگاه به درستی و نیکی ادا نشده است. سالهای پس از انقلاب را که معمولاً در متن فرهنگ و اخبار و اطلاعاتش قرار داشتم، ندیدم که از نظر بودجه، تأمین امکانات و تجهیزات و توان مادی بخشیدن به فرهنگ در مسیر تحول، توجهی جدی شود.
وی در ادامه نوع نگاه به فرهنگ را درست مانند نگاهها به امر و مقوله پژوهش صرفاً تبلیغاتی خواند و گفت: در جامعه ما مدام صحبت از پژوهش و ضرورت آن میشود. همه دستگاهها از وزارت علوم و دانشگاهها گرفته تا مراکز صنعتی و نهادهای درآمدزا، ردیف بودجههای مشخصی برای پژوهش اختصاص دادهاند، اما هرکدام از این نهادها در حوزه کاری خود کمتر پژوهش میکنند. پژوهش که نباید فقط در حوزههای فنی و تکنیکال باشد. میزان بودجه تعریف شده برای پژوهش در حوزههای مردم شناسی و فرهنگ و به طور کل حوزههای علوم انسانی و علوم اجتماعی چقدر است؟ در تریبونها مدام درباره فرهنگ و پژوهش صحبت میشود اما در عمل چیز زیادی را نمیتوان مشاهده کرد و فاصلهها زیاد است.
توجه به فرهنگ در نظام حکمرانی غرب
حبیبالله معظمی گودرزی در بخش دیگری از سخنان خود به حمایت کشورهای غربی از حوزه فرهنگ اشاره کرد و گفت: من درباره نوع حمایت کشورهای جهان از مقوله و مساله فرهنگ مشاهدات عینی داشته و دانستههای محدود به مطالعات کتابخانهای نمیشود. نظام سیاسی حاکم بر غرب و بخشی مهمی از جهان از جمله برخی کشورهای شرق آسیا، نظام لیبرال سرمایهداری است. بر اساس این نوع از سیاست دولتها کمتر دخالت کرده و مردم خودشان باید امور را سامان دهند. اما در حوزه فرهنگ وضعیت تفاوت دارد. بویژه در اروپا نقش دولتها در زمینه فرهنگ بسیار زیاد است.
وی افزود: هرچند که در نظام لیبرال سرمایهداری دولتها کمتر دخالت کرده و مردم خود امورشان را میگردانند، اما در حوزه فرهنگ وضعیت کاملاً متفاوت است. بویژه در اروپا نقش دولتها در حمایت از فرهنگ بسیاری بالاست. دولت با تخصیص بودجه در حوزه فرهنگ در اصل به رشد باورها و ارزشها و همچنین اخلاق معنوی کمک میکند. فرهنگ و باورهای فرهنگی در اصل همان چفت و بستهایی هستند که اجزای جامعه را به هم متصل میکنند و دولت با حضور حمایتی خود بر ضرورت ترویج ارزشهای مشترک در صنایع فرهنگی صحه میگذارد. به عنوان مثال آنها در قالبهای گوناگون به تولید فیلم کمک میکنند حتی فیلمهایی که در مؤسسات خصوصی ساخته میشوند. با اینکار برای دیگران هم الگوسازی میکنند.
یکی دیگر از بحثهای مهم در حوزه بودجه فرهنگی عدم رابطه بین حقوق و مسئولیت است. بودجه فرهنگی به بخشهای زیادی ممکن است اختصاص پیدا کند، حال اگر دستگاه بودجه گیرنده خود را در مقام پاسخگویی نبیند و نخواهد پاسخگوی آن باشد، چه میتوان کرد؟ این پژوهشگر اضافه کرد: اشاره کردم که هم در اروپا و هم در آمریکا این کمکها در قالبهای گوناگون انجام میشود. به عنوان مثال ممکن است در هالیوود فیلمهای ساخته شوند در راستای اهداف دولت چهارساله وقت آمریکا. به شکلی تعاملی هم تخصیص بودجههای صورت میگیرد. مثلاً ممکن است از آن فیلم مالیات گرفته نشود. در دورهای که باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا بود، بسیاری از فیلمهای مطرح هالیوودی یعنی آنها که گیشه و قابلیت نفوذ در جامعه را داشتند، نقش کاراکتر سیاه در آنها محوری بود. شرکتهای تولید کننده فیلم میتوانستند این آثار را نسازند، اما وقتی موجی از این تولیدات به راه میافتاد میتوان به یک فرضیه رسید. چرا زمان ریاست جمهوری جورج دبیلو بوش این حجم از فیلمها درباره سیاهان یا با کاراکتر محوری سیاه، ساخته نشد؟ قاعدتاً رابطه معناداری بین حضور اوباما در کاخ سفید و آن فیلمها وجود داشت.
دولت زدگی در تأمین بودجه / ضرورت توانمندی مالی دستگاههای مختلف کشور
معظمی گودرزی در بخش دیگری از سخنان درباره وابستگی شدید همه دستگاههای کشور به دولت گفت: مساله دولت زدگی در کشور ما بسیار مهم است. پدران و اجداد ما جملگی کشاورز بودند و در جامعه ایران از اواخر عهد قاجار قشر بازاری و کسبه بسیار محدود بوده و شاید جدود پنج درصد جامعه را تشکیل میدادند. این صنف عظیم کشاورزان روی پای خودشان ایستاده و تولید میکردند. ظلمهای بسیاری هم به آنان وارد شد و مالیاتهایی را که بودجه کشور را تأمین میکرد، از این کشاورزان اخذ میکردند.
وی گفت: در این صد سال اخیر که ما در جهت مدرنیته حرکت کردیم و دولت مدرن در ایران تشکیل و تأسیس شد، بخشهای بسیاری از کشور به جای جدا شدن از بودجههای سالیانه، دچار دولت زدگی شدهاند. ضرورت دارد که ما به سمت توانمندی مالی بخشای مختلف برویم.
بودجه را میگیرند، اما حسابی پس نمیدهند
معظمی گودرزی همچنین به مساله استهلاک بودجههای فرهنگی نیز اشاره کرد و ادامه داد: در بسیاری از مواقع بودجه فرهنگی اختصاص پیدا میکند اما بودجه دهنده انتظاراتی دارد و بودجه گیرنده انتقاداتی را وارد میداند. در این حالت بودجه دهنده بودجه را تخصیص نمیدهد. به کرات در این دولت و دولتهای پیشین با این پدیده مواجه شدهایم. کشور ما تک محصولی است و همه هم نیاز به این بودجه داریم و آن منبع و محل درآمد را که نفت است از جمله اموال عمومی میدانیم.
این پژوهشگر و مترجم ادامه داد: یکی دیگر از بحثهای مهم در حوزه بودجه فرهنگی عدم رابطه بین حقوق و مسئولیت است. بودجه فرهنگی به بخشهای زیادی ممکن است اختصاص پیدا کند، حال اگر دستگاه بودجه گیرنده خود را در مقام پاسخگویی نبیند و نخواهد پاسخگوی آن باشد، چه میتوان کرد؟ البته برخی از دستگاهها نه تنها بودجه را هدر نمیدهند، که تولیدات خوب و مناسبی هم دارند. مقابل آنها شخصیتها و دستگاههایی هستند که بودجه را هدر میدهند و دستاوری ندارند. این روند یک الگوسازی منفی را باعث خواهد شد. نهادی که خوب عمل میکند با مشاهده این دستگاه ضعیف ممکن است خود نیز به خمودگی دچار شود و این نکته مهمی است. بنابراین دستگاهها و نهادهای گیرنده بودجه باید پاسخگو باشند.
https://rooydadejadid.ir/?p=24269